G-WBDM9N5NRK

نمایندگان عناصر اربعه

بچه ها، لطفا بعد از خواندن این داستان، جواب سوال را برای من بفرستید.

نمایندگان آب و باد و خاک و آتش، در یک کاخ بزرگ باهم زندگی می کردند و به رتق و فتق امور می پرداختند. مثلا نماینده باد با استفاده از سیستم های پیشرفته، هرجایی که لازم بود باد را می فرستاد و یا نماینده آب برای او تعیین تکلیف می کرد. و نماینده خاک اورا به سرزمین هایی که خاک کمتری داشتند، می‌فرستاد و نماینده آتش، ماموریت های مفید او را یادآوری می‌کرد. گاهی از اوقات آن ها برای هم فخر فروشی می کردند و به مهم تر بودن خودشان می بالیدند و گاهی بحث ها طولانی می شد و به دعوا می کشید ولی درنهایت یکی کوتاه می آمد و بحث تمام می شد.
یک روز نماینده باد گفت: امروز باد باید به دشتی برود که دارای توربین های بادی است و باعث تولید برق فشار قوی بشود. کارخانه های این منطقه و آسیاب های بادی منتظر وزش او هستند.و فردا هم باید به دشت حاصلخیزی برود و به پراکنده شدن دانه های گیاهان  و تکثیر ان ها کمک کند.
نماینده آب گفت: خوب، این که کار مهمی نیست. آب هم این کار را به راحتی انجام می‌دهد و  باجمع شدن پشت سدها مقدار زیادی برق تولید می‌کند و باعث روشنایی شهرها و راه انداختن کارخانه ها می شود.. و همچنین، با روانه شدن به شکل  رودها، عمل پراکندگی دانه ها را برای گیاهان کنار رودخانه انجام می‌دهد و موجب سرسبزی مناطق می شود.
نماینده خاک که تا آن موقع ساکت مانده بود گفت: اما اگر خاک نباشد، هیچ کدام از شما ها به هیچ دردی نمی خورید. اگر خاک نباشد، درختان و گیاهان بستری برای رشد و نمو ندارند و گیاهی نیست که شما باعث پخش شدن دانه هایش باشید. درضمن انسانی باقی نمی ماند که نیاز به خوراک و برق و … داشته باشد. پس زندگی و بودن شما ها هم به وجود خاک بستگی دارد.
 دراین هنگام نماینده آتش که از حرف های آن ها خسته شده بود، گفت: ولی شما، نقش  مهم آتش را فراموش کرده اید. نماینده آب، خنده بلندی کرد وگفت: تو دیگر چه می گویی؟ آتش که فقط می‌سوزاند و خرابی به بار می آورد و هیچ فایده ای  هم ندارد. نماینده آتش گفت: زندگی انسان با پیدایش آتش رنگ و بوی دیگری گرفت و تغییر اساسی کرد. قبل از پیدایش آتش، انسان ها نمی ‌توانستند هرچیزی را بخورند یا به سختی می‌خوردند. آن‌ها هیچ لذتی از خوردن خوراکی ها نمی بردند. بعد ازپیداشدن آتش، یاد گرفتند که کباب های لذیذ و خوراکی های خوشمزه بپزند و از خوردن غذاهای مختلف و جورو واجور، لذت ببرند و بدین صورت صنعت غذا دچار تحول عظیمی شد. این اول کار بود وبا اختراع آتش، صنعت های مهمی ازجمله آهنگری و شیشه بری و مسگری و …. پیدا شد و توانست به توسعه زندگی بشر بهبود ببخشد.
خوب بچه ها، حالا به نظر شما کدام‌یک ازاین عناصربرای انسان و طبیعت نقش سازنده بیشترو مهمتری دارد؟
 لطفا جوابهای خودتان را برای من بفرستید.‌

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *