
دعای اجابت شده
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید . حاکم

کریم تر از حاتم
از حاتم طايى پرسيدند: آيا از خودت كريم تر ديده اى؟ 🌟گفت: آرى، روزى در باديه ای مى رفتم، به خيمه اى رسيدم.

تابوت
نجاری بود که زن زیبایی داشت که پادشاه را مجذوب خود کرده بود پادشاه بهانه ای از نجار گرفت و حکم اعدام او را صادر

حاتم طائی
وقتى که حاتم طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او را بگیرد. حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت. هر کس از

داستانک وزیر دانا
درداستانکی از گوشه ای ازاین دنیای بزرگ آورده اند که : پادشاهی دستور داد 10 تا سگ وحشی تربیت کنند تا هر وزیری را

داستانک فریبکاری
مردي، اسب اصيل و بسيار زيبايي داشت که توجه هر بينندهاي را به خود جلب ميکرد. همه آرزوي تملک آن را داشتند. باديهنشين ثروتمندي پيشنهاد

افسانهای از کشور اسکاندیناوی
یکی بود و یکی نبود غیراز خدای مهربون هیچکس نبود. درزمانهای قدیم در کشور اسکاندیناوی شهری بود که مردمان عجیب و غریبی داشت. مردم

داستانهای ملل: افسانه ای از کشور فنلاند
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. برزگری بود که سه پسر داشت. پسرهای او دیگر بزرگ شده بودند. برزگر احساس کرد

ورزش صبحگاهی درمدرسه
صبحها، معمولا با صدای تلق و تلوق مادر، که در آشپزخانه مشغول آماده کردن صبحانه بود، بیدار میشدم و از رختخواب بیرون میآمدم . اتاقی