چرا فریاد؟!
یکی از نعمتهایی که خداوند در نهاد موجودات مختلف از جمله انسان قرار داده است مهارت سخن گفتن و ابراز احساسات است. زمانی که فردی نتوانداحساسات خوب و بد خود را ابراز یا بیان کند، رفتاری ناشایست را به همراه خواهد داشت. لازمه در امان ماندن از این معضل، شناخت احساسات و چگونگی ابراز آن است. دراین مقاله به علل فریاد زدن در اشخاص، میپردازیم و راهکارهایی را برای درمان این اخلاق ناشایست معرفی میکنیم.
خداوند به همه انسانها نعمتی بخشیده است به نام احساسات، شما بواسطه احساسات خود اتفاقات زندگیتان را شکل میدهید، احساسات خوب مساویست با خلق اتفاقات خوب.
هر زمان که دچار نگرانی ، افکار منفی و یا استرس مداوم شدید بدانید که در حال ارسال ارتعاش منفی برای جذب همان نگرانی ها هستید، حال اگر در همان لحظه احساسات خود را با چیزهایی هر چند ساده بهبود ببخشید و حالتان را به مرور بهتر و بهتر نمایید آن اتفاقات بد اثرشان را از دست میدهند و جهت ارتعاشی شما تغییر خواهد کرد.. کوین_تورودو
چرا برخی افراد فریاد میزنند؟
گاهی که شخصی دائما سر شما فریاد می زند، می خواهد تسلط خودش را به شما نشان دهد و شما را تحت کنترل خود بگیرد. شاید این عمل موقتی باشد اما عواقب و تنایج آن دائمی است و باعث می شود صمیمیت در رابطه از بین برود.
بعضی ها هنگام عصبانیت فریاد می زنند چون مکانیسم مقابله آنها به همین شکل است آن ها یاد گرفتهاند که این گونه با فریاد زدن مقابله کنند. این گونه افراد نیاز دارند که روش های بهتری را برای مبارزه انتخاب کنند.
از دست دادن کنترل
بعضی ها در اثر افکار و احساسات سردرگم می شوند و احساس می کنند که قدرت کنترل وضعیت فعلی را ندارند. پس فریاد می زنند تا بتوانند کنترل شرایط را در دست بگیرند. شاید با فریاد زدن این احساس به شما دست بدهد اما کاملا موقتی است و در واقع هیچ چیزی برای همیشه رفع نخواهد شد.
حس تهدید
انسان هایی که هنگام عصبانیت فریاد می زنند روحیه حساس و عاطفی دارند بنابراین فریاد می زنند تا این روحیه حساس را حفظ کنند. هر زمان که احساس کنند روحیه حساسشان ضربه می خورد واکنش نشان می دهند. در واقع فریاد زدن تنها واکنشی است که هنگام تهدید به کار می برند.
گرایش های تهاجمی
بعضی انسان ها ذاتا تهاجمی هستند و زد و بندهای فیزیکی را با یک دعوا شروع می کنند. همانطور که می دانید همه دعواها با یک فریاد شروع می شوند. در مقابل این افراد رفتار خشونت آمیز از خودتان نشان ندهید چون به دعوا شدت بیشتری می دهید.
رفتار آموخته شده
بعضیها فریاد می زنند چون در خانه ای بزرگ شده اند که بزرگترها با فریاد زدن مشکلاتشان را حل می کردند. آن ها یاد گرفته اند که وقتی درگیری بالا می گیرد صدا هم باید بالا بگیرد. آن ها رفتارهای مقابله ای درست را یاد نگرفته اند.
بهتر است ساکت باقی بمانی و یک احمق به نظر برسی تا این که سخن بگویی و تمام تردید را از بین ببری
آبراهام لینکلن
واکنش هایی که باید در مقابل فریادهای عصبانی نشان دهیم
آرام باشید و عصبانیتشان را بیشتر نکنید.
یادتان باشد کسی که فریاد می زند مشکل از شما نیست بلکه از اوست. دلیل فریاد زدن او هر چه که باشد به شما هیچ ارتباطی ندارد. پس با واکنش نشان دادن فقط وضعیت را بدتر می کنید. پس حتی اگر از درون خشمگین هستید ظاهرتان را آرام نشان دهید. در غیر اینصورت وضعیت بدتر می شود و هیچ مشکلی با فریاد زدن حل نمی شود. مشکلات با صدای آرام راحت تر حل می شود.
عقب بکشید و وضعیت را بررسی کنید.
قبل از هر واکنشی ذهن تان را متوقف کنید و وضعیت را بررسی کنید. در این صورت تشخیص می دهید که آیا ادامه دادن بحث بیشتر می ارزد یا ترک کردن موقعیت. اگر خیلی تصادفی مورد فریاد شخصی قرار گرفتید و برای شما اهمیت چندانی نداشت خودتان را کنار بکشید. نیاز نیست به توهین ها و بدرفتاری های شخصی که اهمیتی در زندگی شما ندارد واکنش نشان بدهید. اگر فریاد زننده رئیستان است و می دانید که با واکنش نشان دادن کارتان را از دست می دهید بهترین کار این است که کنار بکشید. شاید بهتر باشد که بعدا در رابطه با این موضوع با رئیس صحبت کنید و از تاثیر بد رفتار او در کارتان بگویید.
تسلیمشان نشوید چون آن ها را تشویق به فریاد زدن می کنید
اگر در مقابل فریاد زننده تسلیم شوید و همان کاری را انجام دهید که او می خواهد آن ها را تشویق به فریاد زدن می کنید و همیشه برای رسیدن به هدفشان این رفتار را تکرار می کنند. پس از این روش برای آرام کردن او استفاده نکنید چون در آینده به خودتان ضربه می زنید و دائم مورد عصبانیت ها و فریادهای او قرار می گیرید.
او را با آرامش مورد خطاب قرار دهید
در بیشتر موارد وقتی فردی سرتان فریاد می زند احساس تان تحریک می شود و احساس می کنید که باید شما هم واکنش نشان دهید. واکنش نشان دادن با فریاد زدن، انتقاد کردن یا هر پاسخ منفی دیگر وضعیت را بدتر می کند. باید هر کاری برای آرام کردن ذهن تان انجام دهید تا بتوانید به مشکل اصلی که از جانب فریادزننده است رسیدگی کنید. به او بفهمانید که نمی خواهید سرتان فریاد بکشید. این را خیلی آرام به او بگویید. در این صورت پاسخ مثبتی از او دریافت می کنید مثل عذرخواهی یا حداقل به او فهمانده اید که دوست ندارید فریاد بکشد. بعضی ها خودشان هم متوجه این رفتارشان نیستند
وقتی احساس می کنید آرام شده اید و می دانید که چگونه او را خطاب قرار دهید می توانید برگردید و با او صحبت کنید
به خودتان زمان بدهید و وضعیت را ارزیابی کنید. چه چیزهایی گفته شده و چه پاسخ هایی باید بدهید. در بعضی شرایط این کار کمی زمان می برد چون زمان زیادی طول می کشد تا دو طرف کاملا آرام شوند. اما اگر او رئیس تان است باید از تکنیک های فوری استفاده کنید مثلا نفس عمیق بکشید یا در ذهن تان روش هایی را برای طی کردن شرایط تجسم کنید بنابراین خیلی زودتر می توانید همان کاری را انجام دهید که درست است.
فریاد زدن به روابط آسیب می رساند پس سعی نکنید با مدارا کردن به دنباله دار شدن این آسیب ها کمک کنید.
حکایتی زیبا و خواندنی
استادى از شاگردانش پرسید:
چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند
صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت:
چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم
استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست میدهیم
درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل
کنارمان قرار دارد داد میزنیم؟
آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟
چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد میزنیم؟
شاگردان هر کدام جوابهایى دادند
امّا پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.
سرانجام او چنین توضیح داد:
هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند،
قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد.
آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.
هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد،
این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید:
هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى میافتد؟
آنها سر هم داد نمیزنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند.
چرا؟چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است.
فاصله قلبهاشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد:هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد،
چه اتفاقى میافتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند
و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان
باز هم به یکدیگر بیشتر میشود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بینیاز میشوند
و فقط به یکدیگر نگاه میکنند. این هنگامى است که
دیگر هیچ فاصلهاى بین قلبهاى آنها باقى نمانده باش
این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است
که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت
می توانی حس کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ
فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها
بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی…
پس چه خوب است که در یادگرفتن مهارتهای مهم زندگی از جمله مهارت مقابله با خشم، مهارت برقراری ارتباط ، مهارت بیان احساسات و… را در زمان مناسب یادبگیریم.
آموختن این مهارتها سهم به سزایی در بهبود کیفیت زندگی افراد جامعه خواهد داشت.
شهراد ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱