همانطور که قبلا هم گفتیم، پریا و پوریا، هفتهای یکی دوبار، با مادر به پیادهروی میرفتند و عصرهای طولانی تابستان را به خوبی و خوشی درکنار همدیگر و با انجام یک پیاده روی سالم می گذراندند. پیاده روی از درب خانه شروع و تا میدان بزرگی که چند خیابان پایینتر بود ادامه داشت.
در مسیرترددآنها، مغازه های بزرگی بود. بچهها دیدن مغازهها و خریدکردن را خیلی دوست داشتند. روزهایی که با مادرشان بودند، به آنها خیلی خوش میگذشت. دریکی از این روزهای خوب، همراه مادر وارد فروشگاه بزرگی شدند، تا مادر روغن مایع بخرد. پوریا متوجه شد که مادر به دنبال نام خاصی است و با دقت روی قوطی های روغن را نگاه می کند. کنجکاو شد و گفت: مادر من میتوانم به شما کمک کنم ؟ به دنبال چه می گردی؟
مادر گفت: بله پسرم لطفا با دقت نگاه کن و روغنی را پیدا کن که برروی آن نوشته شده باشد (غیر تراریخته). پوریا گفت خوب یعنی چه؟ مادر که کمی عجله داشت و باید زودتر به خانه برمی گشت، جواب داد، فعلا به من کمک کن، تا سر فرصت برایت توضیح بدهم و درنهایت با کمک پوریا روغن مورد نظر پیداشد و آن ها به خانه برگشتند. راستی بچهها این راهم بگویم که یکی از تفریحاتی که در این پیاده روی داشتند، خوردن خوراکیهای خوشمزه بود. خوراکیهایی ازقبیل کیک و پیراشکی، بستنی، شکلات، انواع ساندویچ، وذرت مکزیکی و…که خوشمزه ترین قسمت پیاده روی حساب میشد.
چند روز پیش، که بچهها با مادر نشسته بودند و کتاب میخواندند. در دست مادر، کتابی در مورد محصولات تراریخته دیدند. پوریا با کنجکاوی پرسید: راستی مادر، قرار بود درمورد این کلمه به من توضیح بدهی. تراریخته چیست ؟ حیوان است یا جانور، خوردنی است یا پوشیدنی؟
مادر لبخندی زد و گفت: نه مادر جان، نه خوردنی است و نه پوشیدنی. به محصولاتی تراریخته یا فناوری شده میگویند که بر اثر دستکاری ژنتیکی، اصل و ماهیت آنها تغییر میکند. پوریا پرسید: ماهیت یعنی چه؟ مادر بیشتر توضیح داد و گفت: عده ای از محققان علم ژنتیک، با دستکاری کردن سلول های سازنده گیاهان، گیاهان جدیدی را به وجود می آوردند که ظاهر خوبی دارند و به نظر خوشمزه ترمی آیند. اما برخی از دانشمندان معتقد هستند که این مواد دستکاری شده، برای بدن ضرر دارد.
البته این علم چون تقریبن نوپا است، هنوز جای تحقیق دارد و به مرور زمان مفید بودن یا مضر بودن آن ها مشخص خواهد شد و الان درمرحله آزمایش است. پریا پرسید: خوب اصلا چرا این مواد را تولید می کنند؟ مادر گفت: آفرین دخترم چه سوال خوبی کردی. برخی از آنها برای این که مواد غذایی بیشتری تولید کنند تا به دست همه مردم برسد و گرسنگی دردنیا به پایان برسد، این کار را می کنند. یا دلیل دیگرشان، بهتر شدن کیفیت محصول است و یا اینکه محصولاتی باظاهرزیباترو خوشمزه تر داشته باشند و یاهزاران دلیل دیگر برای این کار خودشان دارند.
پوریا گفت: چه مواد غذایی تا حالا به صورت تراریخته تولید شده است که مردم هم استفاده کرده باشند؟ مادر گفت: مواد بسیاری تولید شده اند از جمله: روغن های نباتی و میوه ها و سبزیجات و صیفیجات جدید و ذرت و…
با گفتن کلمه ذرت ، ناگهان پوریا به یاد مطلبی افتاد و به مادرگفت: آهان، مادرجان حالا فهمیدم چرا هروقت بیرون می رویم و دلمان ذرت میخواهد شما برایمان نمیگیرید. هروقت که ما به شما اصرار کردیم شما هیچ اعتنایی نکردی و باسرعت ازجلوی دکه ذرت فروشی دورشدید.
مادر خندید و گفت: بله حالا متوجه دلیل امتناع من از خرید ذرت مکزیکی های بیرون شدید. من واقعا هنوز نمیدانم و مطمئن نیستم که این ذرتها ازنوع تراریخته هستند یا نه پس درمورد مصرف آنها احتیاط میکنم.
سلامتی شما برای من خیلی ارزشمند است. پریا گفت: مادر آخر ما ذرت مکزیکی خیلی دوست داریم یعنی اصلا نباید بخوریم؟
مادر گفت: نگران نباش دخترگلم من برای این مشکل هم راه حلی دارم. اگر کمی صبور باشید راهکار آن را به شما خواهم گفت. پریا و پوریا هر دو با تعجب منتظر شنیدن جواب مادر شدند. مادر گفت: من راهش را پیدا کردهام. فقط باید کمی صبور باشید. میدانید که خاله مهین درشمال، یک مزرعه ذرت بزرگ دارد، هروقت که به شمال برویم، به خاله مهین میگویم که یک کیسه پراز ذرت های مزرعه خودش را به ما بدهد تا با خیال راحت برای شما ذرت مکزیکی درست بکنم تا بخورید و نوش جان کنید.
پوریا گفت: اوه ه ه حالا تا کی که ما به شمال برویم. تا آن روز که خیلی دیر است.