کتاب نیمه تاریک وجود اثر دبی فورد به ما کمک میکند آن بخش از افکار و احساساتمان که از چشم دیگران همیشه مخفی کردهایم پیدا کنیم، آنها را بپذیریم و از این راه به آرامش مورد نیاز برای رسیدن به اهدافمان دست پیدا کنیم.
«نیمۀ تاریک وجود» از بخشی از وجود شما سخن میگوید که به روی آن چشم بسته و نادیدهاش گرفتهاید؛ بخشی از خود شما که بدون پذیرش آن هیچگاه کامل نخواهید شد و به یکپارچگی دست نخواهید یافت.
دبی فورد در این اثر به شما یادآور میشود که هر یک از ویژگیهای انسانی همچون موهبتی خداداد هستند که کاربرد و نقشی خاص در ابراز خویشتن حقیقی ما دارند. از این رو تقسیمبندی آنها به خوب و بد از دیدگاه تنگ و بستۀ ما سرچشمه میگیرد و تنها به محدودیتمان در هماهنگی با جریان سرشار و پرتکاپوی هستی میانجامد.
معمولا رنجش ما از رفتار دیگران به دلیل جنبهی حل نشدهای در درون خود ماست!
هنگامی که خصلتی را داریم که برایمان حل نشدهاست، رویدادهایی را به زندگی خود جلب میکنیم، تا در تملک و در آغوش کشیدن آن وجه مطرود ما را یاری کنند.
ما نقطه ضعفهای خود را به دیگران نسبت میدهیم و مطالبی را به دیگران میگوییم که در واقع باید به خود بگوییم.
جهان آیینه ایست که پیوسته ویژگیهایمان را به خودمان منعکس میکند.
آن هنگام که درک کنیم هر آنچه در دیگران میبینیم در خود داریم، کل دنیایمان دگرگون میشود.
در واقع نیمهٔ تاریک وجود ما مأمنی است برای آنچه تظاهر میکنیم نیستیم و در برابرشان مقاومت میکنیم و نمیخواهیم به خودمان یا دیگران نشان بدهیم.
وقتی با نیمهٔ تاریک وجودمان روبهرو شویم، ناخودآگاه دلمان میخواهد از آن رو برگردانیم و بعد سعی کنیم با آن وارد معامله شویم تا دست از سرمان بردارد. در حالی که به جای طرد جنبهٔ پنهان وجودمان، خیلی بیشتر به آن باید توجه کنیم. با طرد خصوصیاتی که در خودمان نمیپسندیم، در واقع ندانسته ارزشمندترین استعدادها و مواهب خودمان را حبس میکنیم.
بیشتر مردم از روبهرو شدن با بخشهای تاریک وجودشان و قبول آن میترسند، در صورتی که شادی و رضایتی که همهٔ ما آرزویش را داریم، در همین تاریکیها نهفته است.