G-WBDM9N5NRK

درست بنویسیم

به راستی پاس‌داری اززبان فارسی برهر یک از فارسی زبانان جهان وظیفه‌ای مهمم است. به جرات می‌توان گفت یکی از کتاب‌هایی که دراین زمینه نوشته شده است کتاب بهتر بنویسیم از استاد رضا بابایی است که خواندن آن را به همه دوستداران نویسندگی توصیه می‌کنم. برای تسهیل دراین مسیر تصمیم گرفتم مقایسه لغات بیگانه و فارسی را که درآخر این کتاب آورده شده بود ، برروی سایت قرار دهم بلکه برای علاقه‌مندان مفید واقع شود.

پیشنهاد می‌کنم برای استفاده بهتر از لب تاپ ویا کامپیوتر استفاده کنید.

بیگانه

فارسی

 

 

 

آخر

آخرت

آخرین

آرشیو

آسانسور

آل بویه

ابتدا

ابتدایی‌ترین

ابتکار

اتباع

اتحاد

اتفاق افتاد

 اتفاقات

اتوماتیک

اتومبیل

اجیر

احترام

احتمالاً

احتیاط

احضار کردن

اخاذی

اختناق

اخطار

اخلاف

 

 

 

پایان

رستاخیز

واپسین

بایگانی 

بالابر

خاندان بویه 

نخست

ساده ترین

نوع آوری

شهروندان

همبستگی

به وقوع پیوست

رخداد

خودکار

خودرو

مزدور

ارج

شاید

پروا

فراخواندن

زورگیری

فشار تنگنا

هشدار

جانشینان

 

 

 

 

 

 

 

 

بیگانه

فارسی

ارتجاع

ارتعاش

ارتفاع

ارسال کردن

ارفاق

ارکان

ارکستر

که از آن جمله

از آن روز به بعد

از اوایل

از این قبیل

از بین بردن

از جانب

از جمله

از حیث

از طرف دیگر

از طریق

ازدواج

اساس

واپس گرایی

لرزش

بلندی

فرستادن

آسان گیری

پایه‌ها

هم‌نوازی

 از آن میان

پس از آن روز

از آغاز

از این دست

از میان بردن

از سوی

از آن گونه

از دید

از سوی دیگر

از راه

زناشویی

بنیاد

بیگانه

فارسی

بیگانه

فارسی

اساسی

اسبق

استبداد

استحضار

استحقاق

استدعا

استراتژی

استراحت

استراق سمع

استشهاد

استعفا

استعمال

استقبال

استمرار

استناد

استنباط

استحضار

استهلاک

استیضاح

استیلا

بنیادی

پیشین

خودکامگی

آگاهی

شایستگی

خواهش

راهبرد

آسودگی

شنود

گواهی

کناره‌گیری

کاربرد

پیشواز

پیوستگی

گواه مندی

برداشت

آگاهی

فرسایش

بازخواست

چیرگی

اسراف

اسکله

اسلاف

اسلحه

اشاعه

اشتباهاً

اشرار

اصحاب

اسرار

اصطکاک

اصولی

اصیل

اضافه کردن

اضطراب

اضمحلال

اطاعت

اطلاع

اطلاعات

اظهار نظر

اعتبار نامه

ریخت و پاش

بارانداز

پیشینیان

جنگ افزار

گسترش

ندانسته

آشوبگران

یاران

پافشاری

سایش

بنیادی

ریشه‌دار

افزودن

پریشانی

نابودی

فرمانبرداری

آگاهی

داده‌ها

بازگویی دیدگاه

استوارنامه

بیگانه

فارسی

بیگانه

فارسی

اعتدال

اعتقادات

اعتمادبه‌نفس

اعراب

اعزام

اعلام

اغتشاش

اغلب

افتتاح

افتخار

افتضاح

افراط

افسوس

اقتباس از

اکتفاء

اکثراً

اکثریت

الان

امام جماعت

امتحان

میانه روی

باورها

خودباوری

تازیان

گسیل

آگهی

آشفتگی

بیشتر

گشایش

سربلندی

رسوایی

زیاده‌روی

دریغا

بر گرفته است

بسنده

بیشتر

بیشترین

اکنون

پیشنماز

آزمون آزمایش

امرار معاش

امکان پذیر

انتخاب

انتقاد کردن

انتقام

انحا

انضباط

انسجام

 انعطاف

انعکاس

انفرادی

انفصال

انواع

اواسط

اولاً

اولاد

اهتمام

اهدا

ایاب و ذهاب

ایجاد اشتغال

گذران زندگی

شدنی

گزینش

خورده ‌گیری

کین‌خواهی

روش‌ها

گوشه گیری

هماهنگی

نرمش

بازتاب

تنهایی

جدایی

گونه‌ها

میان‌ها

نخست

فرزندان

کوشش

پیش کش

رفت و آمد

کارآفرینی

بیگانه

فارسی

بیگانه

فارسی

ایدئالیسم

ایرانی الاصل

اینطور

ایندکس

با تمام

بارز

باطل

باعث

باعث عبرت

بالاخره

بالاخص

بالقوه

بحبوبه

بخیل

بدجنس

بدون فوت وقت

بدون شک

بدیل

 بر اساس بر مبنا

برخی مواقع

آرمان گرایی

ایرانی‌تبار

اینگونه

نمایه

با همه

آشکار پدیدار

نادرست تباه

مایع

مایه پند

سرانجام

به ویژه

نهفته

 هنگامه

تنگ چشم

بدنهاد

بی درنگ

 

بی گمان

همتا

بر پایه

گاهی

برعکس

بر عهده

بسط

بشارت

بصیرت

بعد

بعدها

بعضاً

بعید

بلاتکلیف

بلاغت

بلافاصله

بولتن

به اتفاق

به این ترتیب

به تفصیل

به زعم

به علاوه

به غیر از اینکه

 

به قول

وارونه

بر دوش

گسترش

مژده

بینش

پس

در آینده

گاهی

دور

سرگردان

شیوایی

بی‌درنگ

گزارشنامه

همراه

بدینسان

به گستردگی

به باور

افزون بر

 جدا از اینکه

به گفته

    به کرات

به لحاظ

به مثابه

به منظور

به نحوی

به واقع

به وجود آوردن

به وقوع پیوست

به هر حال

به هیچ عنوان

به سهولت

بی‌حد و حصر

بی نظمی

بی اعتبار

بی نظیر

بی اعتقادی

بی اعتناء

بیان کردن

بی‌بضاعت

بی تامل

بی تدبیر 

بی تردید

بی حساب

بی سلیقه

بیش از حد

بی شباهت

بی صبر

بیعانه

بی عدالتی

بی فایده

بی قرار

بی کفایتی

بین المللی

بی نهایت

بارها

از دید

بمانند

برای

بگونه ای

به راستی

پدید آوردن

رخ داد

 

به هر روی

به هیچ وجه

به آسانی

بی‌اندازه

نابسامانی

بی ارزش

بی مانند

ناباوری

 رویگردان

بازگو کردن

تهیدست

بی‌درنگ

نابخرد

بی‌گمان

بیشمار

بد پسند

بیش از اندازه

ناهمانند

ناشکیبا

پیش‌پرداخت

بیداد

بیهوده

بیتاب

ناشایستگی

جهانی فرامرزی

بیکران

پاراگراف

پرتعداد

پرثمر

پروسه

تاثر آور

تاثیر

تاثیرگذار

تاخیر

تاسف

تاسیس

تاکید

تامل

تبحر

تبعات

تجاوز

تجدیدنظر

تجزیه‌طلب

تجزیه و تحلیل

تجمع

تجهیزات

تحت‌اللفظی

تحرک

تحریک‌کننده

تحصن

تحقیر

تحقیق

تحمل

تحولات

تخریب

تخلیه

تخمین

تدبیر

تدریجاً

ترجمه

تردد

 

بند

 پرشمار

پربار

فرایند

دلخراش

کارایی

کارساز

دیرکرد

افسوس

راه‌اندازی

پافشاری

درنگ

چیرگی

پیامدها

دست رازی

بازنگری

جدایی خواه

موشکافی

گردهمایی

ساز و برگ

واژه به واژه

جنبش

برانگیزاننده

بست

خارداشت

پژوهش

بردباری

دگرگونی‌ها

ویرانی

تهی سازی

برآورد

راهکار

کم کم

برگردان

آمد و شد

 

 تردید

ترشح

ترغیب کند

ترقی

تسامح

تساوی

تسبیح

تست

تسلسل

تصادف

تصدیق

ق تسویه

تعادل

تعجب

تعدادی

تعلق خاطر

تعهدنامه

تفتیش

تفحص

تفرجگاه

تفریق

تفکیک

تفویض

تقدیر

تقریباً

تقسیم

تقویم

تکریم

تکنیک

تلفیقی

تلویحاً

تمامی

تمامیت ارضی

تمایل

تمثال

تمرد

تمول

تنفر

تواتر

توأم

توبیخ

توحید

توریست

توزیع

توصیه

توضیح

توقف

توقع

توقیف

تولید

تهمت

ثبت نام

دودلی

تراوش

وادار

پیشرفت

رواداری

برابری

دستگرد

آزمایش

زنجیر واری

برخورد

گواهینامه

پالایش

ترازمندی

شگفتی

شماری

وابستگی

پیمان‌نامه بازجویی

پی کاوی

گردشگاه

کاهش

جداسازی

سپردن

سرنوشت

کم و بیش

بخش

سالنامه

بزرگداشت

شگرد

آمیزه ای 

سربسته

همگی

یکپارچگی کشوری

گرایش

پیکر تندیس

سرکشی

توانگری

کینه

بسامد

همراه

نکوهش

 یکتاپرستی

گردشگر

پخش

پیشنهاد 

روشنگری

چشم‌داشت

بازداشت

فرآوری

انگ

نام‌نویسی

جاذبه

جالب

جامع

جدار

جدال

جدیدالانتشار

جذاب

جرات 

جرم 

جریمه

جزایی

جزئی از آن

جلاد

جلال و جبروت

 جلسات

جمعاً

جمعه

جواز

چارت

چراغ قوه

چطور

حائز

حادثه

حاذق

حاصل از

حداقل

حداکثر

حدود

حراست

حرام

حرف بی ربط

 حرف زدن

حرفه

حریف

حساب‌شده 

 

حصار

حق التدریس

حقارت

حق التحقیق

حقوق

 حق الزحمه

حکمیت

حمام

حمل و نقل

حوالی

حوزه

حول و حوش

حیرت انگیز

حیطه

حیوان

خادم

خالص

 

کشش

 دلنشین

فراگیر

پوسته

کشمکش

تازه چاپ

گیرا

یا را

بزه

 تاوان

کیفری

پاره‌ای از آن

دژخیم

 فروشکوه

نشست‌ها

روی هم رفته

آدینه

 پروانه

نمودار

چراغ دستی

چگونه

دارای

پیش آمد  چیره دست

برآمده است کمینه 

پیشینه

نزدیک نگهبانی

ناروا

سخنان‌درس

سخن گفتن

پیشه

هماور

سنجیده 

دیوار

 آموزانه

خواری پژوهانه دستمزد

 داوری

گرمابه ترابری پیرامون دامنه 

دور و برش

شگفت‌انگیز

گستره

جانور 

پیشکار

ناب

 

 خبره

خدشه

خرج

خروج

خط و مش

خطی

خلاص

خلاف کار

خلاف وعده

خنجر

خاص

خودمختار

خیر مقدم

دائره المعارف

در اسرع وقت

و انظار عمومی

در این ارتباط

در حال توسعه

در حال حاضر

در حقیقت

در صورتی که

در غیر این صورت

در مجموع

محذور

در هر حال

در ارتباط با

در ضمن

در قدیم

در کردن

در کل

دسته جمعی

دعوتنامه

دفن کردن

دقیق

دلایل

دموکراسی

دنیا

دورباطل

 دیاگرام

دیکتاتور

ندبه

ذخیره

ذره

ذیل

 

 کارشناس

خراش

هزینه

برون‌رفت

راه و روش

دست‌نویس

رها

تبهکار

پیمان‌شکنی

دشنه

نخبگان

خودگران

خوشامد

 دانشنامه

هرچه زودتر

پیش دیدهمگان

در این باره

رو به پیشرفت

هم اکنون

به راستی

چنانچه

وگرنه

روی هم رفته

تنگنا

به هر روی

درباره

همچنین

پیشترها

پی بردن

روی هم رفته

گروهی

فرا خانه

خاکسپاری

ریزبین

انگیزه‌ها

مردم‌سالاری

گیتی جهان

دور تباه

نمودار

خودکامه

خونبها

اندوخته 

خورده

زیر پایین

رئوس مطالب

رئیس مسئول

راجع به

راحت

راس ساعت

راسخ

راضی

راندمان

 راه‌حل

ردیف

رسوخ کردن

رشد کردن

رعد و برق

رعیت 

رقص

روز تولد

زاویه

زاهد

زبان محاوره‌ای

زحمت

زیاد

زوال

سابقه

ساحت

ساده لوح

 ساقط

سالم

سایرین

سجاده

سعادت

سلسله اشکانی

سلسله جبال

سمبلیک

سمی و بصری

سمینار

سوءظن

سوء رفتار

سه ضرب در چهار

سهل‌الوصول

سر نوشتارها

سرپرست

درباره

آسان

سرساعت

استوار

خوشنود

بهره‌وری

راهکار

رده

رخنه کردن

 بالیدن

آذرخش

دهوند

پایکوبی

زادروز

گوشه

پارسا

زبان گفتاری

دردسر

بسیار

فروپاشی

پیشینه

پیشگاه

ساده اندیش

سرنگون

تندرست

دیگران

جانماز

رستگاری

دودمان اشکانی

رشته کوه‌ها

نمادین

دیداری شنیداری

هم اندیشی

بدگمانی

بدرفتاری

سه‌در‌چهار

آسان یاب

 

بیگانه

فارسی

شاعر

شامل

شانس

شاهد

شایان ذکر است

شجره نامه

شدیداً

شرفیاب شدن

شعاءر مذهبی 

 شعبده‌بازی

شعر

شعله

شغل

شهادت

صاحب نظر

صدمه

صعودی

 

صلاحدید

ضدو نقیض

ضرب المثل

ضرورت

ضمن آنکه

ضمیمه

ضیافت

طائفه

طبق

طرز

طول

ظاهر

ظاهراً

ظهر

سراینده

دربرگیرنده

بخت

گواه

گفتنی است

تبارنامه

به سختی

 

بار یافتن

آیین‌های دینی

چشم‌بندی

سروده

چامه،غزل

اخگر

کار ، پیشه

گواهی کاردان

کارشناس

آسیب

افزاینده

روادید

ناسازگار

زبانزد

 بایستگی

افزون بر آنکه

پیوست

بزم

تیره

بر پایه

شیوه

درازا

نما

گویا

نیمروز

عادت

عاقبت بخیر

عبوس

عدد

عدل

عدم موفقیت

عده ای

عدیده

عرصه

عرض

عرض اندام

عرض حال

عرضه و تقاضا

عریض

عزا

عزل

عصبانی شدن

عصیان

عطف

عظیم

عظیم الجثه

عقاب

عقربه

عکس‌العمل

علائم

علاقه مند

علامت

علی رغم

علیه او شوریده

عمامه

عمداً

عمومی

عهد

خو

نیک فرجام

ترشرو

شماره

داد

ناکامی

شماری

پرشمار

پهنه

پهنا

جلوه نمایی

دادخواست

داد وخواست

پهن

سوگ

برکناری

برآشفتن

سرکشی

بازگشت

سترگ

کلان پیکر

شهباز

شاهنگ

واکنش

نشانه ها

دوست‌دار

نشانه

با این که

براوشورید 

دستار

دانسته

همگانی

پیمان

غلیظ

غیر قابل باور

غیرقابل بخشش

غیر قابل بیان

غیرقابل تحمل

غیر قابل فهم 

غیرقابل قسمت

غیرقابل کنترل

غیر قابل دسترس

فاحشه

فارغ التحصیل

فارغ البال

فاکس

فامیلی

فتنه

فرار

فرکانس

فساد

فعالیت

فلش

فوراً

فوق‌برنامه

فوق العاده

فی‌نفسه

فی الفور

فیش

چگال

باورنکردنی

نابخشودنی

ناگفتنی

برنتافتنی

 در نیافتنی

بخش ناپذیر

مهار گسیخته

دست‌نیافتنی

روسپی

دانش‌آموخته

آسوده دل

دورنگار

خانوادگی

آشوب

گریز

بسامد

تباهی

تکاپو

پیکان

بی‌درنگ

فرا برنامه

بی‌اندازه

به خودی خود

دردم

برگه

قابل توجه

قابل دسترس

قابل شما را ندارد

قابل‌قبول

قافله

قبایل

قبض

قبلاً

قبلی

قتل‌عام

قدمت

قرارداد

قرون وسطا

قریب‌الوقوع

قصد دارد

قصیده

قضاییه

قطعاً

قطعه

قفسه

قله

قمر مصنوعی

قنات

قناعت کردن

چشمگیر

دست یافتنی

سزاوار شما نیست

پذیرفتنی

کاروان

تیره‌ها

رسید

پیشتر

پیشین

کشتار

دیرینگی

پیمان‌نامه

سده های میانی

زودهنگام

بر آن است که

چکامه

دادگستری

بی‌گمان

تکه

گنجه

چکاد

ماهواره

کاریز

بسنده کردن

 

کابوس

کابینت

کاسب

کاشف

کافی است

کاندیدا

کثیرالانتشار

کسب و کار

کفاش

کفن و دفن

کل

کلا

کلمه عبور

کلیپ

کم و کیف

کماکان

کنترل

لااقل

لاجرم

لازم نیست

لاینحل

لاینفک

لحظه به لحظه

لطفاً

لوازم‌التحریر

لهجه

لیاقت

بختک

گنجه

سوداگر

یابنده

بس است

نامزد

پرشمارگان

سوداگری

کفشگر

خاکسپاری

همه

رویهمرفته

گذرواژه

نماهنگ

چند و چون

همچنان

مهار

دست‌کم

خواه‌ناخواه

نیاز نیست

ناگشودنی

جدانشدنی

پیوست و همواره

 خواهشمند است

نوشت‌افزار

گویش

شایستگی

 مواخذه

موسسه

معلم

ماه حصل

ماخوذ

مادامی که

مأمور

ما ورای

 مبارک

مبتدی

مبتلا

مبحث

مبدا

متاسفانه

متحد

متخصص

 مترجم

متعادل

متتعاقباً

متعدد

متعلق به

متعهد

متواتر

متواضع

متوالی

متوسط

متوقف شد

 

 

بازخواست

بنیاد نهاد

نویسنده

دستاورد

بر گرفته

تا هنگامی که

کارگزار

فرای

فرخنده خجسته

تازه کار نوآموز

دچار

جستار

خاستگاه

آغاز بدبختان شوربختانه

همیشه

کارآزموده 

برگرداننده

ترازمند

پس از این

انبوه

از آن

پایبند

پی‌درپی

فروتن

پیاپی میانه

باز ایستاد

………………………………….

 

مثلث

مثمرثمر

مجذوب

مجرب

مجلس

مجلل

مجهول الهویه

محترم

محتوا

محصول

محضر

محله

محیط

مداخله

مدت مدید

مدتی است

مدینه فاضله

مرکز ثقل

مزرعه

مستشرق

مستقیم

…………………………………………….

 

سه گوش

کارساز

شیفته شیدا

کارآزموده

انجمن

باشکوه

ناشناس

ارجمند وگرامی

درون مایه

فرآورده

پیشگاه

برزن

پیرامون

پادرمیانی

دیرگاه

چندی است

آرمانشهر

گرانیگاه

 کشتزار

خاورشناس

 سرراست

 

مسخره است

مسقط الراس

مسلماً

مشارالیه

مشاور

مشاهیر

مشترک المنافع

مشخصه

مشکل

مشهور

مضیقه

مطلوب

مظهر

معادل

مع الوصف

معاون

معبر

معدودی

معقول

معکوس

معما

 

خنده‌دار است

زادگاه

بی‌گمان

نامبرده

رایزن

نام آوران

همسود

ویژگی شناسه

دشوار

نامی

تنگنا

دلخواه

نماد

برابر

با اینهمه

دستیار

گذر گاه

شماری

بخردانه

وارونه

چیستان

ب

بیگانه

فارسی

معمم

معیار

مغرب

مقابله

مقارن

مقاله

مقدس

مقر

مقررات

مقطعی

ممتد

ممکن

مناره

مناسب

مناسبت

منتظر

منتقدان

منحصر به فرد

منسجم

منشاء

منصوب کردن

منظره

منوط به

موافق

موثر

موجب

موجه

موفق

مهاجرت

مهیا

میلاد

 دستاربند

سنجه

باختر

رویارویی

همزمان

نوشتار

ورجاوند

ستاد

آیین نامه

دوره ای

دنباله دار

شدنی

گلدسته

پسندیده

فراخور

چشم‌به‌راه

خردهگیران

بی‌همتا

هماهنگ

سرآغاز

گماردن

چشم انداز

وابسته به

هم داستان

کارساز

مایه

پذیرفتنی

کامیاب

کوچ

آماده

زادروز

نادر

ناشی از

نامتناسب

نامطلوب

نبض

ندرتاً

نزولی

نظر به اینکه

نقطه عطف

نهایتاً

واقعی

وبسایت

وبلاگ

و صیغه

وحشیانه

و خیم

وضوح

و طن

وقاحت

ولادت

هال

هیچ وجه

هیچ وقت

یقینا

یومیه

کمیاب

برآمده از

بی قواره

ناپسند

تپش

گاهی

کاهنده

از آنجا که

چرخش‌گاه

سرانجام

راستین

 تارنما

تارنگار

پشتوانه

دد منشانه

ناگوار

روشنی

میهن

بی‌شرمی

زادروز

سرسرا

هیچگونه

هیچگاه

بی‌گمان

روزانه

2 دیدگاه دربارهٔ «درست بنویسیم»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *