G-WBDM9N5NRK

داستان سوره کوثر

 بچه های گلم سوره مبارکه کوثر فقط سه آیه دارد و یکی از سوره‌های کوتاه و زیبای قران است.
 یکی بود و یکی نبود غیراز خدای مهربون هیچ کس نبود.
درزمان پیامبر ما، حضرت محمد (ص) مردمی که درشهرمکه و مدینه و اطراف آن زندگی می‌کردند به خاطر این که کشاورزی و دامداری داشتند و درزمان آن‌ها، جنگ‌های قبیله ای زیادی می‌شد، هروقت که خانم‌هایشان باردار می‌شدند، آرزو می‌کردند که فرزند انشان پسر شوند، تا بتوانند برای آن‌ها درروی زمین ‌های کشاورزی کار کنند و یا دامداری کنند ویا به جنگ بروند و برایشان غنائم جنگی بیاورند. اما چون دخترها نمی‌توانستند کارهای سنگین بکنند و درجنگ‌ها به اسارت گرفته می‌شدند از بدنیا آمدن دخترها خیلی خوشحال نمی‌شدند و عقیده پوچ دیگری که مردم مکه داشتند، این بود که کسی که پسر ندارد مقطوع النسل است و نام نیکی از او باقی نمی‌ماند.
 دشمنان پیامبر وقتی که می‌دیدند که پیامبرپسری ندارد او را مسخره می‌کردند و می‌گفتند تو چون پسر نداری پس دین و آیین ونام تو به آیندگان انتقال پیدا نمی‌کند و به اولقب (ابتر) یعنی کسی که نسلش از بین می‌رود داده بودند وپیامبر را مسخره می‌کردند. 
اما پیامبر وقتی که حضرت زهرا (س) به دنیا آمد. برای شکرگزاری به خاطر داشتن فرزند دختر، نمازشکر خواند و قربانی کرد و چند روزجشن گرفت و درشهر مکه میهمانی داد. به این صورت به مردم نادان آن سرزمین نشان داد که داشتن دختر یک خیر فراوان است. خداوند هم سوره کوثر یعنی (خیر فراوان) را به خاطر حضرت زهرا(س) برپیامبر نازل کرد و این‌طور اراده کرد که نسل تمامی امامان، ازوجود نازنین حضرت زهرا (س) پدید آمد که همان‌طور که می دانید حضرت امام حسن (ع) و امام حسین(ع) فرزندان آن بانوی پاک و بزرگ هستند و بقیه امامان هم فرزندان ایشان بوده اند. به این صورت پیامبر و خداوند به یک رسم خیلی زشت و بد قدیمی که فقط پسرها را دوست داشتند و دخترها را احترام نمی‌کردند پایان دادند. احترام گذاشتن به دختران از آن زمان سرلوحه زندگی انسان ها گردید.

4 دیدگاه دربارهٔ «داستان سوره کوثر»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *